جدول جو
جدول جو

معنی رنگ آور - جستجوی لغت در جدول جو

رنگ آور
کسیکه هر دم خود را به شیوه و رنگی در آورد، فریبنده محیل
تصویری از رنگ آور
تصویر رنگ آور
فرهنگ لغت هوشیار
رنگ آور
((~. وَ))
فریبنده، حیله گر
تصویری از رنگ آور
تصویر رنگ آور
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رنگ آوردن
تصویر رنگ آوردن
خجل شدن شرمگین گشتن، خشمگین گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگ آوردن
تصویر رنگ آوردن
((~. وَ یا وُ دَ))
خجل شدن، خشمگین شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رنج آور
تصویر رنج آور
آنچه که باعث رنج و آزار شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنج آور
تصویر رنج آور
آنچه باعث رنج و آزار می شود، آزاردهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رنج آور
تصویر رنج آور
Suffering
دیکشنری فارسی به انگلیسی
страдательский
دیکشنری فارسی به روسی
страждальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
कष्टप्रद
دیکشنری فارسی به هندی
ความทุกข์
دیکشنری فارسی به تایلندی
যন্ত্রণাদায়ক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از روی آور
تصویر روی آور
متوجه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راه آور
تصویر راه آور
چیزی که کسی از سفر برای خویشان و دوستان آورد سوغات هدیه نورهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزم آور
تصویر رزم آور
جنگجو جنگاور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی آور
تصویر روی آور
رو کننده توجه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرند آور
تصویر پرند آور
تیغ شمشیر پرند، تیغ و شمشیر جوهردار برندآور: (بینداخت تیغ برند آورش همی خواست از تن بریدن سرش) (دقیقی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزم آور
تصویر رزم آور
جنگاور، جنگ جو، رزم آورنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرگ آور
تصویر مرگ آور
آنچه سبب مرگ شود، مرگ آورنده
فرهنگ فارسی عمید